قرص میخورم پس آرامم!
در زندگی امروز، خیلی از کارهایمان بیآنکه بدانیم بهصورت عادتی مضر و اشتباه درآمده است. یکی از این کارها خوردن قرصهای مُسکن بهصورت سرخود و بدون مراجعه و دستور پزشک و در مواقعی است که عضوی از اعضای بدنمان درد میگیرد یا ازلحاظ روانی کم میآوریم یا ضربهای روحی به ما وارد میشود و استرسی به سراغمان میآید یا بیخواب میشویم یا ... . در این مواقع بیهیچ درنگی، بهسراغ بستۀ قرصهای مُسکن میرویم، بیآنکه به عوارض آن بیندیشیم.
بنابر آمار رسمی منتشرشده در جدول پرفروشترین داروها در ایران در سال 90، رتبۀ اول متعلق به قرص استامینفن کدئین و رتبۀ سوم برای بنزو دیازپینها است که عمدۀ آن سوء مصرف است. شایعترین قرصهای مُسکنی که در ایران مصرف میشود، کدئین است. جالب است بدانید که این دارو از مشتقات تریاک بهحساب میآید. ازلحاظ پزشکی باید گفت این دارو در مواقعی که انسان دچار دردهای مفصلی، درد دندان و سردرد شده، تجویز میشود. کدئین باعث اختلال در فعالیتهای مغز و همچنین کمکاری مثانه میشود و درنتیجه، خروج ادرار را با اِشکال روبهرو میکند؛ همین موضوع باعث افزایش استرس در انسان میشود. نکتۀ مهم دربارۀ کدئین این است که بسیاری از مردم توقف احساس پاسخ به درد را با آرامشدن اشتباه میگیرند، این بیحسی معمولاً به شکل خواب آلودگی خود را در افراد نشان میدهد.
بنزودیازپینها دستهای دیگر از قرصهای مُسکن هستند که طرفداران و مصرفکنندگان زیادی در کشور ما دارند. این داروها بهشدت خوابآورند؛ درحالیکه صرفاً بیمارانی که دچار افسردگی هستند، باید آن را مصرف کنند میان تودۀ مردم، خوردنش متداول است. انواع مهم بنزودیازپینها، دیازپامها و اگزازپامها هستند. نتایج بررسیها نشان میدهد این داروها پس از یك ماه مصرف وابستگی شدیدی در فرد مصرفکننده ایجاد میکند و درصورت ترک نشانههایی، مثل بیاشتهایی، تهوع، استفراغ و... عارض میشود.
بسیاری از این داروها برای یك دورۀ خاص بیماری توسط پزشک تجویز میشوند؛ اما با ایجاد حالت سرخوشی در فرد، سوء مصرف آغاز میشود. مراجعه به پزشكان مختلف برای تهیۀ دوبارۀ داروها، مراجعه مكرر به داروخانهها و دسترسی آسان به این داروها از نشانههای این شیوع گسترده و مرگبار است كه بهعلت ارزانبودن این داروها درمقایسهبا مواد مخدر طبیعی که هر روز درحال افزایش است. نکتۀ دیگر این که مصرف مکرر قرصهای مخدر در برخی مواقع مقدمۀ ورود به دنیای مواد مخدر بوده است و از این لحاظ احتمال مصرف این مواد را فزونی میبخشد.
اتکا به قرصهای مُسکن بهمنظور تأمین آرامش، مخاطرات روانی جدی برای انسان بهدنبال دارد. نباید از یاد برد که آرامش خریدنی و خوردنی نیست، آرامش بهدستآوردنی است. آرامشی که خود انسان در وصول به آن نقش چندانی نداشته باشد و برای رسیدن به آن زحمتی نکشیده باشد، دغدغۀ آنچنانی برای حفظ آن نخواهد داشت و تقید به مسیر آن را پیدا نخواهد کرد. این رویکرد سبب میشود انسان بهدنبال امتحانکردن مسیرهای مشابه بعدی برود و از شاخهای به شاخۀ دیگر بپرد و روح و روانش را جولانگاه آزمایشگاهی وصال به آرامش سازد.